دوشنبه ۰۳ اردیبهشت ۰۳

هانا كامكار و گله او از سانسور در صدا و سيما

به جامع ترين خبرنامه تخصصي موزيك خوش آمديد

۱۶ بازديد

هانا كامكار، فرزند بيژن كامكار، ساخت چندين فيلم كوتاه و مستند، بازي در چندين تئاتر و نوازنده و خواننده گروه كامكار است. اين هنرمند و استاد دانشگاه به تازگي فيلمي به نام «شهرزاد» را كه 2 سال پيش ساخته است را به صورت آنلاين منتشر كرده است. كامكار كه كارگرداني مستند «چاووش از فراز تا فرود» را نيز بر عهده داشت - كه البته 15 سال هم به طول انجاميد. او اين روزها مستندي درباره ارژنگ كامكار مي سازد. آنچه در ادامه مي آيد صحبت هاي اين هنرمند درباره موسيقي، سينما و فيلم هايش است.

مستندسازي در حوزه مسائل اجتماعي 

هانا كامكار در اولين فيلم هايش به شدت دغدغه هاي اجتماعي خود را به تصوير كشيد. اما كم كم از اين مسير منحرف شد. البته مي گويد كارهاي جديدش اجتماعي هم هستند.

هانا كامكار مي گويد: دغدغه اجتماعي در كار من كم نشده است زيرا حتي اين مستند «چاووش، از صعود تا فرود» به يك لحظه اجتماعي گمشده در تاريخ ايران اشاره دارد كه ساخت آن 15 سال طول كشيده است. موضوع پاسخ اين است كه چرا سينما را ادامه ندادم. تئاتر بازي كردم و درآمدم را صرف ساخت اين مستند كردم.

15 سال از ساخت و نمايش "چاووش از درآمد تا فرود" و 18 سال بين "شهرزاد"

هانا كامكار مي گويد كه چاووش دو دليل عمده داشت: «يكي اينكه آقاي محمدرضا لطفي به عنوان سرپرست گروه شيدا و يكي از بنيانگذاران مركز چاووش با ما همكاري نكرد و گفت من دارم همكاري مي كنم. در هيچ فيلم و مصاحبه اي ننويسيد اما به ما نگفت نسازيد فقط گفت بسازيد اما جلوي دوربين نمي آيم ما هم به احترام آنها منتظر بوديم تا كتابشان را بنويسند. در كنار ايشان آقايان پرويز مشكاتيان و استاد هوشنگ ابتهاج نيز گفتند كه آقاي لطفي جلوي دوربين نرود، ما در مورد اين موضوع صحبت نمي كنيم، ما هم منتظر چاپ كتاب ايشان بوديم، در اين بين ما تحقيقات خود را انجام داديم تا اينكه در سال 1388 آقاي پرويز مشكاتيان فوت كردند و متأسفانه ايشان در خطوطي كه ما داشتيم بسيار ضعيف بود، زيرا همه كساني كه جلوي دوربين ما ظاهر شدند فكر نمي كردند كه او مي ميرد.» اما همه مي دانستند كه محمدرضا لطفي جلوي دوربين نمي رفت، به همين دليل درباره او زياد صحبت كردند.»

كيفيت آثار موسيقي

هانا كامكار نظر چندان خوبي در مورد كارهاي جديد موسيقايي ندارد و البته راديو هم كيفيت پايين را مقصر مي داند. «فاجعه بزرگ و آتش زدن خانه اي به نام صداوسيما باعث شد كه اين اتفاق بيفتد و هرگاه صداوسيما اصلاح شد و مسئولاني به قدرت رسيدند كه سواد موسيقي و دانش و هوش داشتند و موسيقي ملي و ايراني و دستگاهي را مي دانستند، قول مي دهم وضعيت موسيقي ايران بهتر شود.» مي شود. اما تا زماني كه اين سازمان اوضاع را به همين شكل كنترل كند، موسيقي ما همچنان رو به افول خواهد بود.»

راديو و موسيقي

هانا كامكار مي گويد: «كسي كه شناخت كافي از موسيقي ايراني ندارد، فكر مي كند آنچه از تلويزيون و راديو پخش مي شود موسيقي ايراني است و آن را مي پذيرد و اين ذائقه مردم را خراب كرده است». اين سازمان نگذاشت موسيقي‌دانان واقعي ايراني به كار خود ادامه دهند، همه آن هنرمندان را با سانسور و بي‌احترامي خود بيرون كردند.»

 به گفته اين هنرمند، "سانسور ساز بزرگترين بي احترامي است، ابزار و نحوه مصرف مواد را در تلويزيون نشان مي دهند، اما آلات موسيقي را نه." بلايي سر تماشاگران آورد.

ماجراي ورود بازيگران به عرصه موسيقي

هانا كامكار درباره يكي ديگر از مشكلات دنياي موسيقي يعني ورود بي ادبانه بازيگران به وادي آواز مي گويد: خدا را شكر از اين موضوع خبر نداشتم وگرنه يك هفته حرص مي خوردم اما وقتي ذائقه مردم بد بود. ديگر كاري نمي توان كرد چون هنر دنياي مادي و ملموس نيست بلكه معنوي است و مردم بستري براي يادگيري چند چيز ندارند. به خصوص در مورد كرونا كه اين بيماري باعث مرگ تئاتر و موسيقي شد.»

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.